ببار ای آسمان،
من کویری خسته ام
پر از خار و خاشاکم،
گلی در بستر خویش ندیده ام
خوب می دانم ، تو هم دل گرفته ای
بغض هایت را هدیه به رودخانه احساساتم کن
برای سر سبزی دلم لاله های واژگون را ابیاری کنم
مرغک اواز خوان در کویر من نمی ماند
سایه سارم نیست که مهمانش کنم .
ای اسمان ببار برکویر تشنه ام
دیگر از رقص طوفان شنها خسته ام
ببار که من کشتی به گل نشسته ام
چشم انتظار قطره ای باران نشسته ام
من کویری شوره زارم…
در انتظار باران…
💜💜اَلسَلامُ عَلَیکٍ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُلِ💜💜
🌺صدای پای مادری از عرش می آید🌺
🌺سوره کوثر در حال نازل شدن است🌺
🌺دو قدم مانده فقط تا برسد روی زمین...🌺
💜💜 ولادت باسعادت بانوی دو عالم خانم فاطمه زهرا (س)مبارک باد 💜💜
💞 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج 💞
❤️
❤️
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
ناز هستی در وجود.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
یک فرشته در سجود.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
یک بغل اسودگی....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
پاکی از آلودگی....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی 💜💜
هدیه ے مرد از خدا.....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
همدم ویک هم صدا....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
عشق وهستی ۰زندگی.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
یک جهان پایندگی.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
لطیف۰فصل بهار......
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
زندگی در لاله زار......
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
عاشقی ۰ دلدادگی......
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
راستی وسادگی....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
عاطفه۰ مهرو وفا......
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
راز۰محرم ۰یک رفیق......
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
یار یکدل۰یک شفیق.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
همدم دوران درد....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
حس خوش۰حس عجیب....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
مادر مردان مرد.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
بوستانی پر نصیحت.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
باغهاے ارزو.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
نعمتی در پیش رو ....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
بنده ے خوب خدا.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
نیمی از مردان جدا.....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی 💜💜
بهترین یار و رفیق.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
همسرے خوب شفیق.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
انفجار نورها.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
نغمه ے روح وروان......
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی 💜💜
ساز موسیقی جان.....
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
بهترین وابستگی....
🌹
💜💜مــــــــــادریعنی💜💜
همــــــــــه کس من ......
🌹
💜💜مــــــــــادر یعنی💜💜
مرهم هر خستگی.....
❤️
❤️
ولادت دخت نبی و روز "مادر"
به مادران فرشته خو...
و همسران مهربان...
و خواهران دلسوز...
و دختران مهربان...
ایران زمین مبارک
عشق ، موفقیت و ثروت
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:
پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »
آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آورید
معلم پای تخته نوشت یک با یک برابر است...
معلم پای تخته نوشت یک با یک برابر است....
یکی از دانش آموز ها بلند شد و گفت:
آقا اجازه یک با یک برابر نیست...
معلم که بهش بر خورده بود گفت:
بیا پای تخته ثابت کن یک با یک برابر نیست... اگه ثابت نکنی پیش بچه ها به فلک میبندمت....
دانش آموز با پای لرزون رفت پای تخته و گفت:
آقا من هشت سالمه علی هم هشت سالشه.... شب وقتی پدر علی میاد خونه با علی بازی میکنه اما پدر من شبها هر شب من و کتک میزنه....
چرا علی بعد از اینکه از مدرسه میره خونه میره تو کوچه بازی میکنه اما من بعد از مدرسه باید برم ترازومو بر دارم برم رو پل کار کنم....
محسن مثل من 8سالشه چرا از خونه محسن همیشه بوی برنج میاد اما ما همیشه شب ها گرسنه میخوابیم....
شایان مثل من 8سالشه چرا اون هر 3ماه یک بار کفش میخره و اما من 3سال یه کفش و میپوشم...
حمید مثل من 8سالشه چرا همیشه بعد از مدرسه با مادرش میرن پارک اما من باید برم پاهای مادر مریضم و ماساژ بدم و...
معلم اشکهاش و پاک کردو رفت پای تخته و تخته رو پاک کردو نوشت...
یک با یک برابر نیست
ادامه داستان رو حتما بخونید جالبه
دقیق بخوانید:
یک شخص گفت:الله اکبر...لااله الاالله...محمد رسول الله
باز گفت:سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم
وبعد گفت:لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
این شخص 70000هزار نیکی به دست آورد.
این شخص خود شمایید که این اذکار رو گفتید.
سرخط :
دیماه 1394 با همه خوبی ها و بدی هاش رفت
ماه بدی نبود اواخر دیماه بود برجام تایید شد اواخر دیماه بود تحریم ها بالاخره پس از سالها شکسته شد
آخرین روز دیماه چهارشنبه 30 دی بود
رفت ... رفت ... و ... رفت
حالا ماه نو آمده بهمن ماه
که در این ماه اتفاق های زیادی افتاده زمان انقلاب
سلام
چرا هیشکی نیست گوش به فریاهایم بدهد
25 سالمه به هر دری میزنم بسته اس
چیکار کنم ...؟
کار هم هیچ جا قبول نمیکنن
خدا کمکم کن ...!